امروز: شنبه, 8 مهر , 1402


مرکز تحقیقات ام اس تهران

بیماری نورومیلیت اپتیکا(NMO)

بیماری نورومیلیت اپتیکا که عمدتا با درگیری عصب اپتیک و نخاع شناخته می شود هم از لحاظ پاتوژنز و هم از نظر درمانی تفاوتهای مهمی با بیماری ام اس دارد.اما از نظر بالینی جز تشخیص افتراقی ها بیماری ام اس قرار می گیرد.

لذا شناخت درست و درمانهای صحیح نقش بسیار مهمی در بهبودی شرایط این بیماران ایفا می نمایند.متاسفانه در سالهای اخیر با میزان رو به افزایش این بیماری در کودکان نیز روبرو هستیم که نیازمند دقت و توجه خاصی می باشد.

این مقاله دوره ای که با همکاری مرکز تحقیقات ام اس به چاپ رسیده است به تشابهات و تفاوتهای این بیماری در کودکان و بزرگسالان می پردازد.

نویسنده:دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی

 

A comparison of pediatric and adult neuromyelitis optica spectrum disorders: A review of clinical manifestation, diagnosis, and treatment

 


دکتر صحراییان انجام مطالعات و تحقیقات مشترک با مراکز علمی بین‌المللی را رویکردی برد-برد دانست

در آستانه جشن روز بین‌الملل دانشگاه دکتر صحراییان انجام مطالعات و تحقیقات مشترک با مراکز علمی بین‌المللی را رویکردی برد-برد دانست.

 

به بهانه فرا رسیدن جشن روز بین الملل دانشگاه (دوشنبه و سه شنبه 14 و 15 اسفندماه) طی مصاحبه ای با دکتر محمدعلی صحرائیان، معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه، وی بر همگرایی دو حوزه بین الملل و پژوهش در راستای ارتقاء کمی و کیفی تحقیقات و اعتلای پژوهشگران تأکید کرد.

 

 

 

 

 

با گذشت بیش از هفت سال از آغاز فعالیت‌های بین‌المللی دانشگاه علوم پزشکی تهران، این مجموعه در نقطه‌ای ایستاده است که فراتر از ورود به عرصه‌های جدید، رویکردها و اقداماتش سرلوحه فعالیت‌های دانشگاه‌های دیگر قرار گرفته است.
در این مدت بیش‌ترین سهم از پیشبرد اهداف بین‌المللی دانشگاه متوجه فعالیت‌های آموزشی به ویژه جذب دانشجویان خارجی بوده است.
اما با ورود به دور جدید از فعالیت‌های دانشگاه، تأکید بسیاری بر همگرایی سه حوزه بین‌الملل، آموزش و پژوهش شده است.
این نگاه امروز در حوزه پژوهش بیش از هر موضوعی متوجه انجام مشترک مطالعات و تحقیقات با مراکز علمی و دانشگاهی خارج از کشور  شده است چنانکه از دیدگاه معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه این رویکرد از ایزوله شدن تحقیقات جلوگیری کرده و زمینه پیشرفت و اعتلای محققان را فراهم می‌کند.
طی مصاحبه‌ای با دکتر صحرائیان، معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه به مناسبت روز بین‌الملل دانشگاه، وی از پژوهش به عنوان پل شکل‌گیری ارتباطات بین‌المللی یاد کرد و همراهی دو بعد بین‌الملل و تحقیقات را موجب ارتقاء رتبه دانشگاه دانست.

در دور جدید فعالیت‌های حوزه بین‌الملل دانشگاه، تعریف جدیدی از بین‌المللی سازی ارائه ‌شده و ارتقاء بعد پژوهش به صورت ویژه مورد تأکید قرار گرفته است، دیدگاه خود را در این باره بیان کنید.

اصولاً در بحث پژوهش‌های انجام شده شاخص‌هایی وجود دارد که مقوله‌هایی چون انجام مشترک مطالعات و تحقیقات در چندین مرکز و چگونگی انجام پژوهش را مورد سنجش قرار می‌دهند.
از این جهت همکاری‌های بین‌المللی در راستای افزایش و ارتقاء پژوهش بسیار اهمیت دارد. اصولاً ایزوله بودن تحقیق یکی از عیوب آن است و اگر پژوهشگران بخواهند ارتقاء یابند این همکاری‌های بین‌المللی و انجام مطالعات چند مرکزی می‌تواند کمک کننده باشد.
کشور ما توانایی‌های بسیاری در بعد پژوهش دارد یکی از این توانایی‌ها نیروی انسانی بسیار خوبی است که در اختیار داریم و از آن طرف در بعد تجهیزات و امکانات مراکز و کشورهای دیگر شاید شرایط بهتری از ما داشته باشند تلفیق این دو می‌تواند تحقیقات را به نتایج خوبی برساند.
به نظرم بین‌المللی سازی موجب ارتقاء کمی و کیفی پژوهش می‌شود شاید امروز بیش‌ترین تلاش در جهت بالا بردن کیفیت پژوهش و هدفمند کردن آن است و ارتقاء کیفی حاصل نمی‌شود مگر اینکه پژوهش را به صورت بین‌المللی و در مراکز مختلف ببینیم.
وقتی چند مرکز در دنیا وارد یک پژوهش و کارآزمایی بالینی یا پژوهش‌های بنیادین و پایه می‌شوند طبیعی است که افراد صاحب‌نظر از هر مرکز نکات خود را می‌گویند و موجب تقویت آن تحقیق می‌شوند.
شاید پژوهش پلی باشد که به شکل‌گیری ارتباطات بین‌المللی بیشتر کمک کند و موجب شود که محققان از نقاط مختلف دنیا نظرات و مسائل خود را مطرح کنند و کیفیت تحقیقات را افزایش دهند.

آیا دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکنون هم راستا با سیاست‌ها و برنامه‌های دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی در مقوله بین‌المللی سازی پژوهش گام برداشته است؟

در کشور ما ایران و به ویژه دانشگاه علوم پزشکی تهران قدم‌هایی برای بین‌المللی سازی پژوهش برداشته شده اما با آن چیزی که ایده ال است، فاصله داریم. به نظر می‌رسد که خیلی بیشتر بتوانیم در این باره کار کنیم چرا که پتانسیل دانشگاه اعم از نیروی انسانی و امکانات بخش‌های پایه و  بالینی برای بین‌المللی سازی خیلی بیشتر از آن چیزی است که الآن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
خوشبختانه امروز با توجه به هماهنگی ایجاد شده میان معاونت پژوهشی و بین‌الملل تلاش‌ها بر این است که پژوهش‌ها به سمت بین‌المللی شدن حرکت کنند و این هماهنگی در هدف باعث می‌شود دانشگاه در این زمینه بیشتر و بیشتر پیشرفت کنند.
البته بسیاری از کشورهای اطراف به دلایل مختلف این کار را سرعت بخشیده‌اند در ایران نیز ما باید این فرآیند را به ویژه با مراکز خوب دنیا تسریع کنیم تا تحقیقاتی که انجام می‌شود کیفیت بالاتری داشته باشند.
انجام مطالعات و تحقیقات چند مرکزی یک  فعالیت کاملاً برد- برد است و باعث می‌شود در کنار آموزش، پژوهش، کیفیت تحقیق و سرعت آن افزایش یابد و در نهایت سود آن به تمام بیماران در دنیا برسد.

به نظر شما آیا سهم مراکز تحقیقاتی دانشگاه از فعالیت‌های بین‌المللی به ویژه در حوزه جذب دانشجویان خارجی راضی کننده است؟

در حوزه جذب دانشجویان خارجی در دانشکده‌ها اقدامات خوبی انجام شده تعداد زیادی دانشجو از کشورهای مختلف جذب شده‌اند اما سهم مراکز تحقیقاتی با توجه به پتانسیلی که در اعضای هیأت‌علمی وجود دارد و توانایی‌های این مراکز از نظرات مختلف، قانع‌کننده نیست به نظر می‌رسد ضعف‌هایی داریم که باید تقویت شود.
این ضعف‌ها در دو حالت کاهش خواهد یافت اول اینکه جذب دانشجویان استادمحور شود تا اساتید مراکز براساس نیازشان و با انجام مصاحبه‌هایی متقاضیان را جذب کنند و مورد دیگر اینکه مراکز تحقیقاتی را چون دانشکده‌ها بیشتر درگیر این شکل از فعالیت‌ها کنیم.
در اغلب مراکز تحقیقاتی دنیا این فرآیند با سهولت بیشتری انجام می‌شود. به نظرم پتانسیل زیادی در دانشگاه به ویژه مراکز تحقیقاتی که از رنک خوبی برخوردارند، وجود دارد و می‌توان موفق تر از این عمل کرد.

ارزیابی شما از همگرایی سه حوزه بین‌الملل، پژوهش و آموزش به عنوان رویکردی جدید در سطح دانشگاه چیست؟

اصولاً برای بین‌المللی کردن دانشگاه همگرایی معاونت‌های بین‌الملل، آموزشی و پژوهشی بسیار مهم است و من خیلی خوشحالم که این همگرایی ایجاد شده و هر سه معاونت با اهداف کاملاً مشخص و یک جهت برای اعتلا و ارتقاء دانشگاه به ویژه در عرصه بین‌الملل گام برمی‌دارند.
باید پذیرفت که امروزه در عرصه‌های آموزشی و پژوهشی بدون همکاری‌های بین‌المللی امکان ارتقاء رتبه دانشگاه بسیار کم است.
من این همگرایی را در دانشگاه را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم که بتوانیم در این جهت بیشتر از قبل موفق باشیم و به خصوص در بعد پژوهش توانایی بیشتر بین‌المللی شدن را ایجاد کنیم.

آقای دکتر صحراییان، به عنوان معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه لازمه بین‌المللی سازی آموزش عالی کشور را در چه می‌بینید؟

لازمه بین‌المللی شدن در بحث تحقیقات، فناوری و اصولاً آموزش عالی، همت طرفین است و اینکه مسئولان هر حوزه‌ای این همت را داشته باشند تا دانشگاه را به سمت بین‌المللی شدن ببرند. بعد از آن تلاش است که حائز اهمیت است بالأخره با توجه به برخی شرایط، فعالیت‌های بین‌المللی امروز با مشکلاتی روبرو است  و بدون تردید همکاران این حوزه تا الآن زحمات زیادی را متقبل شده‌اند و مسیر خیلی خوبی را پیش برده‌اند ادامه این مسیر به همت و تلاش در کنار برنامه‌ریزی و پایش برنامه‌ها به صورت منظم نیازمند است.
به نظر من برای بین‌المللی سازی آموزش عالی خواست جدی مسئولان این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

در آستانه پنجمین جشن روز بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی تهران، با توجه به استقبال هر ساله سفرای کشورهای مختلف از این برنامه، این رویکرد را تا چه میزان در توسعه تعاملات پژوهشی موثر می‌دانید؟

روز بین‌الملل دانشگاه فرصت خوبی است که در ارتباط با سفرای کشورها و تعامل با مراکز علمی و دانشگاهی راه را برای شکل‌گیری همکاری‌های پژوهشی باز کنیم.
این روز فرصت مناسبی است تا تبادل اندیشه انجام شود، کشورهای مختلف توانمندی‌ها و ظرفیت‌هایی دارند که می‌توانند همکاری‌های خوبی را با دانشگاه شکل دهند.
بدون شک انجام فعالیت‌های تحقیقاتی بدون مشارکت مراکز مختلف باعث افت در تمام زمینه‌ها می‌شود. در این مسیر کافی است که راهکارها توسط مسئولان و سفرا ارائه شود تا به یک بحث، نتیجه‌گیری و تصمیم‌گیری جدی برسیم.

خبرنگار: مهناز وحیدی
عکس: سید میثم عطری (آرشیو)


دست توانا

بخش اول

كودكى دبستانى بودم كه در سفرى به همدان به مزار حجت الحق شرف الملك ابوعلى سينا رفتم.متاسفانه از آن زمان به بعد فرصت دوباره اى پيش نيامد كه از اين شهر و از اين مزار ديدار مجددى داشته باشم.ولى در طول تمام اين سالها كه من دانشجوى پزشكى بودم و بعد از آن به طبابت پرداختم ياد و خاطره ى آن سفر همواره با من بوده است.

البته ديدى كه از ابن سينا داشتم بارها و بارها ارتقا يافته و اگر تا مدتها این استاد اعظم در نظر من يك نابغه و يك پزشك توانا بود اكنون كه بسيار بيشتر با آثار وى بخصوص كتاب قانون آشنا شده ام ابن سينا نقش مرجعي را يافته است كه بدلائل بسيارى بايد به او رجعتى بنيادى داشته باشيم.
كسى همچون من كه در نظام مدرن پزشكى رشد كرده چهارچوب فكرى مشخصى دارد.پارادايم حاكم بر پزشكى آنقدر محكم و مستدل است كه عملا راه را بر هر گونه تفكر ديگرى مى بندد.من نيز بعنوان يكى از دست پرورده هاى چنين مكتبى تا همين چندى پيش اين گونه فكر مى كردم.تحقيقى در مورد عادات بيماران مرا با حقايقى آشنا كرد كه نشان مى داد ما پزشكان چقدر در ارتباط با بيماران به مهم ترين خواستهاى آنان بى توجه هستيم

بخش دوم

من در اين تحقيق بدنبال آن بودم كه بدانم چرا بسيارى از بيماران از روشهايى بغير از طب مدرن همانند طب هاى سنتى و يا طب هاى مكمل استفاده مى نمايند.جوابهايى كه براى اين رفتارهاى بيماران ذكر شده بود بسيار جالب بود:مثلا اينكه طب مدرن بخصوص در درمان بيماريهاى مزمن ناتوان است و یا بيماران مى خواهند در روند درمانشان دخيل باشند ولى طب مدرن كه بر اساس حاكميت مطلق آموزه هاى پزشكى شكل گرفته چنين اجازه اى را نمى دهد.

اما مهم ترين موضوع اين بود كه طب هاى سنتى و مكمل از مبانى ای استفاده مى كنند كه همگونى بيشترى با عقايد فلسفى و متافيزيكى بيماران دارد.بسيارى از بيماران به وحدت كامل روح،روان و بدن معتقدند موضوعى كه چندان در طب جديد تعريف شده نمى باشد.

طب مدرن بر اساس پارادايم علم بعد از رنسانس شكل گرفته است.كتاب هاريسون در طب داخلى كه يكى از بهترين كتابهايى است كه من تا كنون مطالعه كرده ام اين پارادايم را بشكلى اعلا شرح مى دهد.هيچ گاه در اين آموزه ها ما نمى توانيم اين گونه استدلال كنيم كه فلان روش درمانى درست و موثر است زيرا سبب هماهنگى بين روح و بدن مى شود.

بلكه طب مدرن اين گونه استدلال مى كند كه فلان روش درمانى درست است زيرا در مطالعه اى انجام شده كه بصورت اصطلاحا مورد-شاهدی (case-control) صورت گرفته است ديده شده كه اثر فلان دارو و يا فلان روش درمانى در گروه بيماران نسبت به گروه كنترل بصورت معنادارى بالاتر بوده است.متدولوژى طب مدرن براى ذهنيت بسيارى از بيماران چندان قابل درك نيست.

بخش سوم

جملاتی همچون اینکه چرا شما پزشكان از داروهاى گياهي استفاده نمى كنيد؟ و یا دكتر من داروى شيميايى استفاده نمى كنم از جملات متداول بيماران مى باشد.جواب هاى ما برای بیماران معمولا قانع كننده نيست.ما در پاسخ بيماران عنوان مى كنيم كه تا بحال اثر بخشى اين داروهاى گياهى از نظر علمى ثابت نشده است.

آنچه ما مى گوييم در واقع لزوم انجام مطالعه ى مورد-شاهدی مى باشد و آنچه بيماران مى گويند همان وحدت روح و بدن از طريق استفاده از مواد طبيعى(گياهى) است.
اين تحقيق براى من معنادار نمى شد مگر در سايه آموزه هايى كه در باب انسان شناسى پزشكى از دوست دانشمندم دكتر پيمان متين كسب كردم.انسان شناسى پزشكى گرچه در جامعه ما مهجور و ناشناخته است ولى اكنون بصورت روزافزونى در مهم ترين دانشگاه هاى پزشكى دنيا تدريس مى گردد.

آنچه در بالا ذكر شد يكى از موضوعات مورد توجه انسان شناسى پزشكى مى باشد.با مطالعه اين علم متوجه شدم كه ما بجاى طب مدرن ،نظام پزشكى كثرت گرا داريم و همه ى سيستم هاى پزشكى در تشكيل اين نظام متكثر نقش دارند و طب مدرن صرفا يكى از اين نظام هاست.

یکی از دلايل اصلى بقای چنين نظام هاى متنوعى بى شك اقبال بيماران به اين روشهاست.در واقع انسان شناسى پزشكى به ما نشان مى دهد كه تمايلات انسانى و نيز اعتقادات بيماران و چگونگى برخورد فرهنگ با بيمارى تا چه ميزان مى تواند روند درمان را متاثر نمايد.

 بخش چهارم

از سوى ديگر بايد توجه داشت كه طب هاى سنتى همچون طب اسلامى -ايرانى و یا طب سنتى چينى و يا آيورودا براى قرنها پارادايم حاكم در عرصه پزشكى بوده اند و اگر كارايى نداشته و موثر نبودند نمى توانستند على رغم اين همه پيشرفت در عرصه علم پزشكى دوام پيدا كنند.
همه ى آنچه گفتم و بسيارى از موضوعات ديگر كه در اينجا ناگفته باقى ماند مرا به آنجا رساند که بررسى طب سنتى و بروز كردن آن موضوع بسيار مهمى براى پزشكان ايرانى است.اما به اينجا كه رسيدم عملا با نظامى از هم گسيخته روبرو شدم كه متاسفانه بدليل سواستفاده، فقط بازار مكاره اى شده كه عده اى سود جو كه اطلاعى از طبابت و درد و آلام بيماران ندارند با سر كيسه كردن بيماران سبب بدنامى طب سنتى ما و حكيمانى می شوند كه قرنها فقط با فكر بهبود وضعيت سلامتى بيماران اين بناى عظيم طب سنتی اسلامى-ايرانى را بنا نهاده اند.
و باز اينجا بود كه اينبار البته از نگاهى ديگر به ابن سينا اندیشیدم.

نویسنده:دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی