امروز: پنج شنبه, 9 آذر , 1402


مرکز تحقیقات ام اس تهران

بررسی ارتباط بین قند دریافتی رژیم غذایی و خطر ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا: یک مطالعه ی مورد-شاهدی

نورومیلیتیس اپتیکا یک بیماری خودایمنی در سیستم عصبی مرکزی است که به نظر می رسد تعامل مجموعه ای از عوامل محیطی و ژنتیکی در اتیولوژی آن نقش داشته باشند. مطالعات نقش التهاب در بروز این بیماری را نشان داده اند.از سویی دیگر دریافت بالای قند رژیم از طریق افزایش سنتز اسیدهای چرب در کبد و همچنین افزایش سنتز فاکتورهای پیش التهابی منجر به افزایش التهاب در بدن می گردد. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی ارتباط قند دریافتی رژیم به عنوان یک عامل قابل اصلاح و خطر ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا بود.

 

در این مطالعه ی مورد-شاهدی که در بیمارستان سینا انجام شد در مجموع 70 بیمار قطعی مبتلا به نورومیلیتیس اپتیکا و 164 کنترل سالم وارد شدند. نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری را بین کاهش دریافت انواع قندهای دریافتی رژیم از جمله گلوکز، فروکتوز، گالاکتوز، لاکتوز و سوکروز و کاهش خطر ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا نشان دادند. این ارتباط دارای یک ترند معنی دار نیز بود. به طوریکه با کاهش دریافت خطر ابتلا نیز کاهش بیشتری نشان داد.

آنالیزهای بیشتر نشان داد که به ازای هر 10 گرم افزایش در میزان دریافت قند کل رژیم، خطر ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا به میزان 72 درصد افزایش داشته است.

یک توضیح احتمالی برای ارتباط مستقیم بین افزایش دریافت قند رژیمی و افزایش خطر این بیماری التهابی خود ایمنی می تواند تاثیر افزایش دریافت قندها بر تولید فاکتورهای پیش التهابی و همچنین تاثیر آن بر دیس بیوزیس میکروفلور روده، باشد. تاثیر دریافت قند رژیم بر القای التهاب می تواند از طریق افزایش تولید فاکتورهای پیش التهابی از قبیل CRP و همچنین تحریک سنتز اسیدهای چرب آزاد در کبد (تئوری لیپوتوکسیسیتی) باشد که در نهایت منجر به افزایش تولید فاکتورهای التهابی و رادیکال های آزاد اکسیژن می شوند. به علاوه التهاب سیستماتیک که می تواند منجر به التهاب در سیستم عصبی مرکزی شود، ممکن است متعاقب دیس بیوزیس در میکروفلور روده و افزایش نفوذپذیری روده اتفاق بیفتد که در نتیجه ی افزایش دریافت قند و چربی در رژیم حاصل می شود. در این راستا، به واسطه ی ارتباط بین مغز و سیستم گوارش که به عنوان “محور مغز-روده” شناخته می شود، دیس بیوزیس در میکروفلور روده می تواند از طریق افزایش در اینترلوکین های 1 و 6 و همچنین فاکتور نکروز تومور ، منجر به افزایش در التهاب عصبی شوند.

بنابراین با توجه به تئوری “محور مغز-روده”، می تواند استنباط کرد که اصلاح رژیم در جهت کاهش مصرف قند و چربی دریافتی می تواند از طریق بهبود در پروفایل میکروفلور روده ای منجر به کاهش التهاب و در نهایت کاهش خطر ابتلا به بیماری نورومیلیتیس اپتیکا شود.

در میان انواع مختلف قند رژیم، فروکتوز که در ساختار سوکروز وجود دارد و به عنوان قند میوه نیز شناخته می شود، به نظر می رسد نقش عمده ای در التهاب ناشی از افزایش دریافت قند رژیم داشته باشد. اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز تومور دو سیتوکین پیش التهابی مهم هستند که افزایش آن ها در نتیجه ی افزایش دریافت فروکتوز گزارش شده است. در مطالعه ی حاضر افرادی که روزانه به طور میانگین 15.5 گرم فروکتوز دریافت می کردند نسبت به افرادی که به طور میانگین روزانه 45 گرم فروکتوز دریافت می کردند، 98 درصد خطر کمتری جهت ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا داشتند.

در نهایت می توان نتیجه گرفت که کاهش مصرف قندهای ساده در رژیم غذایی می تواند از طریق کاهش التهاب و بهبود میکروفلور روده بر کاهش خطر ابتلا به نورومیلیتیس اپتیکا موثر باشد.

نویسنده: دکتر نسیم رضایی منش

منبع:

Rezaeimanesh N, Jahromi SR, Ghorbani Z, Moghadam NB, Hekmatdoost A, Moghadasi AN, Azimi AR, Sahraian MA. The association between dietary sugar intake and neuromyelitis optica spectrum disorder: A case–control study. Multiple Sclerosis and Related Disorders. 2019 Jun 1;31:112-7.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.